مردان نبرد ـ پرویز بهرامی
 
 
خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدّس، نوشته‌ی پرویز بهرامی
 

"حماسه سازان دفاع مقدس"

 

بمناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس ۳/۷/۱۳۸۲

نویسنده: پرویز بهرامی

اشـاره:

اگر امروز كشور عزیز ایران را به عنوان یك كشور مستقل و دور از سلطه‌ی قدرت‌های بزرگ جهان شاهدیم، اگر امروز گردن خود را از یوغ استكبار جهانی دور نگه داشته‌ایم، اگر امروز اقصی نقاط كشور را از امنیت نسبتا خوبی برخوردار كرده‌ایم، اگر امروز دانشجویان عزیز ما به راحتی در كلاس‌های درس به تحصیل علم می‌پردازند، اگر امروز نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی با آرامش خاطر روی صندلی‌های نرم و قرمز مجلس تكیه داده‌اند، اگر امروز جوانان عزیز این وطن دم از آزادی زده و خود را آینده‌سازان این كشور معرفی می‌كنند و اگر امروز مدیران كل و رؤسای ادارات و كارخانجات با آرامش خیال بر مسند قدرت و مقام نشسته و خود را از گردانندگان مؤثر این مملكت می‌دانند و اگر و اگر و... همه و همه از آن حماسه‌سازان و حادثه‌آفرینان دوران دفاع مقدس و شاهدان و شهیدان گمنامی‌ست كه با رشادت و ریختن خون‌های پاكشان امنیت و آسایش لازم را برای دیگر هموطنانشان به ارمغان و یادگار گذاشته‌اند.

19ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود كه رژیم بعثی عراق با استفاده از موقعیت بدست آمده و به بهانه های واهی خود دست به یك حمله گسترده و ناجوان‌مردانه علیه خاك مقدس جمهوری اسلامی زد و بار دیگر خاطرات تلخ حمله بیگانگان در چند قرن گذشته را به سرزمین عزیز ایران زنده كرد.

در سی و یكم شهریور ماه 1359 رژیم بعثی عراق تهاجم زمینی و هوایی خود را با حمایت استكبار جهانی به مناطق مرزی ایران اعم از مسكونی، نظامی، اقتصادی و غیره آغاز كرد.

همزمان با این تهاجمات، فرودگاه‌ها و بسیاری از تاسیسات نظامی و بندری و اماكن مسكونی نیز در شهرهای دور از مناطق مرزی مورد حمله واقع گردیدند. به طوری‌كه بعد از تجاوز و تصرف چند شهر مرزی توسط متجاوزان، هزاران خانواده بی‌دفاع و مظلوم آواره شده و تعداد كثیری از آنها به دست دشمن متجاوز اسیر گردیدند.

با عنایت به تمدن امروز بشری، نوع وحشی‌گری و تجاوز سربازان بعثی عراق در بعضی از مناطق نه تنها كمتر از تجاوز مغول‌ها به ایران نبود بلكه در مواردی تجاوز به نوامیس هموطنان بی‌دفاع و زنده به گور كردن دختران و زنان و غارت اموال مردم بی‌گناه و بی‌دفاع، روی مغول‌ها را نیز سفید می‌كرد و هر چند ذكر این مطالب باعث جریحه‌دار شدن قلب و احساسات بعضی از هموطنان‌مان می‌گردد ولی شاید برای روشن شدن اذهان جوانان امروزی ضروری و مهم بوده باشد.

تجاوز آشكار و جنایت رژیم بعثی عراق، انسان‌های غیرتمندی را از ایران زمین برای مبارزه و مقابله می‌طلبید كه برای عبرت سایرین، پاسخ قاطعی به متجاوزین بدهند، یا بقول شهید والامقام دكتر مصطفی چمران وقت آن رسیده بود كه مردان عمل از مردان بی عمل و مرد از نامرد شناخته شود.

(دكتر چمران: همانا در میدان جنگ مرد از نامرد شناخته می‌شود...).

وجدان‌های بیدار، آرام و قرار را از خون رگ‌های یاران امام می‌ربود چرا كه باز ندای عاشورا در فضای ایران طنین افكن شده و فریاد جهاد بگوش همگان می‌رسید و امام بیدار، عزت و شرف را در گرو جنگ می‌دانست.

آنگاه كه تاركین جهاد با فكر و خیال باطل خود بر گلیم چند روزی دنیا چسبیده بودند عده‌ای از جوانان و مردان غیرتمند این كشور به همه آرزوهای دنیوی پشت كرده و فقط و فقط به فرمان پیر مراد خویش لبیك گفتند و با پشت كردن به مادیات فانی، برای دفاع از اسلام و مال و ناموس هموطنان‌شان یكی پس از دیگری فرصت را غنیمت شمرده و راهی جبهه‌های نبرد شدند.

زبان‌ها قاصر و قلم‌ها عاجز از آنند كه دفاع مقدس و حماسه‌سازان آنرا توصیف كنند لیكن بر هر ایرانی با شرفی فرض است كه همواره یاد و خاطره رزمندگان دوران دفاع مقدس به ویژه شهدا عزیز جنگ را زنده نگه دارند.

رزمندگان و شهدایی كه بدون ادعا و هیچ گونه امكانات اولیه در مقابل دشمن صف كشیده و از هموطنان و تمامیت كشورشان دفاع نمودند و می‌توان گفت آنهایی‌كه در سایه جهاد اصغر به جهاد اكبر هم رسیدند.

نام اروند رود، بازی دراز، دشت عباس، تنگه چزابه و صدها نقاط مهم جبهه برای رزمندگان دوران دفاع مقدس نام ناآشنایی نیست؛ چرا كه این نام‌ها یادآور رشادت‌ها و از جان گذشتگی‌های سردارانی مثل چمران، صیاد شیرازی، باكری، زین الدین، همت و خرازی و هزاران سردار گمنام و بی‌نام و نشان راه اسلام و وطن هستند.

اگر برای دوران دفاع در برابر رژیم عراق واژه مقدس را بكار می‌بریم باید بدانیم تقدس جبهه و دوران دفاع در چیزی خلاصه نمی‌شود جز در روح بزرگ و انگیزه پاك و مقدس چنین سردارانی كه برای دفاع از اسلام و این مرز و بوم از جان و مال و تمام زندگی خود گذشتند. همان‌های كه امروز نسل جوان فقط با نام آنها آشنا بوده و هیچ اطلاعات مهمی از چگونگی و نحوه زندگی و مبارزات آنان بدست نیاورده‌اند.

به راستی وقتی‌كه سردار شهید باكری، این سرباز علی‌وار اسلام در مقام یك شهردار و یك چهره تحصیل كرده در شهر بزرگ ارومیه بعد از وقوع سیل و پر شدن آب در منزل یك خانواده بی‌سرپرست با تأسی از مرام امیرمومنان علی(ع) بدون اینكه خود را به عنوان شهردار معرفی كند شخصاً اقدام به خارج نمودن آب و پاكسازی منزل می كند برای مسئولان و مدیران امروزی چه درسی میاموزد؟!

وقتی‌كه سردار شهید حاج حسین خرازی چندین بار در جبهه‌های نبرد به مقام جانبازی نائل شده و حتی یك دست و بازوی خود را نیز در راه خدا از دست می‌دهد و باز با بدن پر از تركش و پاره پاره از جبهه عقب نمی‌نشیند و سرانجام هم شربت گوارای شهادت را می‌نوشد، چه پیامی به ما بازماندگان از قافله شهدا می‌دهد؟!

شهید همت ساعتی قبل از شهادت خود با پیروی از سرور آزادگان جهان حسین بن علی(ع)، به فرماندهان و نیروهای تحت امرش توصیه می‌كند كه: هر كاری می‌كنید برای خدا، حتی نفس كشیدنتان برای خدا... آنگاه است كه چه بكشیم و چه كشته شویم پیروزیم.

این درجه اخلاص و اوج عشق و علاقه به خداوند چه پندی به ما غافلان از یاد خدا می‌دهد؟!

سردار شهید حاج مهدی زین‌الدین در زمان حساس جنگ و وجود آن همه نیروهای دشمن در منطقه، برای شناسایی و ارزیابی استعداد رزمی دشمن وارد عمق خاك عراق می‌شود و حتی تا رسیدن به حرم مولای خود، حضرت سیدالشهدا(ع) پیش رفته و پس از شناسایی و زیارت حرم مطهر حضرت اباعبدالحسین(ع) به جبهه خود باز می‌گردد، با این وصف آیا چنین جسارت و از جان گذشتگی در نوع خود بی نظیر نیست؟!

خلاصه از هرچه بگذریم پیام آنهایی‌كه مردانه و عاشقانه در راه اسلام و وطن خود فدا شدند از بهترین الگوهای خدمت صادقانه به اسلام و مردم عزیز ایران است كه باید سرلوحه تمام مسئولان امروزی قرار بگیرد.

ارتشیان قهرمان، سپاهیان فداكار و نیروهای سرافراز ژاندارمری و بسیجیان جانبركف همگی در دوران دفاع مقدس لشكریان اسلام را تشكیل می‌دادند. لیكن بر كسی پوشیده نیست كه نیروهای مخلص بسیجی بدون هرگونه چشمداشت و انتظاری، گل سرسبد رزمندگان اسلام بوده و از هیچ فداكاری برای اسلام و مردم عزیز ایران دریغ ننمودند.

بهترین نشانه آنها اطاعت محض از اوامر رهبر عزیزشان، اخلاص، تواضع و لباس خاكی و چفیه‌ای بود كه بر گردن داشتند. همان چفیه‌هایی كه حكایت‌های بزرگی از جبهه‌ها برای مردم شهیدپرور ایران دارند.

اكنون در زمانی زنده‌ایم كه عده زیادی از آن عزیزان به دیار حق پرواز كرده‌اند. چه می‌شود كرد باید بپذیریم بالاخره روزگار درحال چرخش است و روزها می‌آیند و می روند. فرداها امروز می‌شوند، امروزها دیروز و دیروزها به خاطره‌ها می‌پیوندند. اما در طول تاریخ همیشه قلم‌هایی بوده و هستند كه قدری انصاف داشته باشند تا حقایق روزگار و گذشته را بازگو كنند.

به یقین زمانی خواهند گفت روزی جنگی بود، جنگی نبود، آدم‌هایی بودند چفیه بردوش كه تا صدای تانكها را شنیدند از شهر و خانمان و تمام زندگی خود بریدند و رفتند تا جلوی تجاوز دشمن را سد كنند و با این وجود چقدر مردم ما به این چفیه بردوشان بسیجی مدیونند! ۳/۷/۱۳۸۲

دیگر سایت‌ها ـ اینجــا را کلیک کنید

 |+| نوشته شده در  یکشنبه چهارم آذر ۱۳۸۶ساعت 22:0  توسط پرویز بهرامی، Bahrami. Parviz 

پدر و مادر: زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی و زنده یاد کبریا بختیاری

.

زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

زنده یاد کبریا بختیاری. زنده یاد کبریا بختیاری. زنده یاد کبریا بختیاری

.

مادر: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم کربلایی الله‌وردی

طلوع دل‌انگیز: 1323 غروب غم‌انگیز: 8/8/1401 در ابهر

.

.

والفجر 4 سرپل ذهاب ـ پاییز 1362

نفر دوم ایستاده از سمت راست: زنده یاد بسیجی حاج محرمعلی بهرامی

.

مردادماه ۱۳۶۲ قبل از عملیات والفجر 4 ـ دارخوین ـ انرژی اتمی (مقـر لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب)

نفرات ایستاده از راست:

1ـ مهدی مهدوی 2ـ سید احمد نبئی 3ـ محمود آهنگری 4ـ ناصر صالحی 5ـ خیرالله محرمخانی 6ـ حمید محبی 7ـ علی ذوالقدر 8ـ فرهاد گلی 9ـ زنده یاد بسیجی حاج محرمعلی بهرامی 10ـ احمد شریفلو

نشسته‌ها از راست:

1ـ علی رضایی 2ـ محمدباقر حیدری 3ـ محمد الهیاری 4ـ پرویز بهرامی 5ـ عبدالله محمدی 6ـ سیفالله جعفری

.

.

تابستان 1362، جبهه جنوب، دارخوین، مقر لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) معروف به انرژی اتمی

همرزمان از راست: محمدباقر حیدری، پرویز بهرامی، عبدالله گل‌کرم، محمدنقی انصاری و محمد الهیاری

.

تابستان 1362، جبهه جنوب، دارخوین، مقر لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) معروف به انرژی اتمی

همرزمان ایستاده از راست: زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی، پرویز بهرامی، عبدالله محمدی و حاج محمود آهنگری

نشسته از راست: محمدنقی انصاری، محمد الهیاری و محمدباقر حیدری

.

تابستان 1362، جبهه جنوب، دارخوین، مقر لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) معروف به انرژی اتمی

گردان ولی‌عصر (عج)، گروهان سوم

همرزمان از راست: پرویز بهرامی، حسین کاوندی، محمد الهیاری، محمدنقی انصاری، زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی، حاج محمود آهنگری و محمدباقر حیدری

.

.

۱۳۶۱ ـ اعزام به عملیات بیت‌المقدس ( آزادسازی خرمشهر )

نفر سوم ایستاده از سمت چپ: زنده یاد بسیجی حاج محرمعلی بهرامی

.

عملیات رمضان ۱۳۶۱ جنوب ـ پاسگاه زید عراق

نفر ایستاده از سمت راست:

زنده یاد بسیجی حاج محرمعلی بهرامی، نعمت رامین، علی رنجبر، زنده یاد بسیجی حاج حکمت رامین

.

زنده یاد بسیجی: حاج محرمعلی بهرامی

"با نوای کاروان"

.

زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

زنده یاد بسیجی: حاج محرمعلی بهرامی

.

1382/2/18 ـ اطلاعیه مجلس ختم زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

1382/3/15 ـ اطلاعیه مراسم چهلمین روز درگذشت زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

مزار حاج محرمعلی بهرامی ابهری

.

مزار حاج محرمعلی بهرامی
سنگ قبر حاج محرمعلی بهرامی

بهشـت کبـــــری

.

مزار «نجفقلی بهرامی» فرزند حسن‌قلی

ولادت: 1280 وفات: 1374/3/2 در سن 94 سالگی

آرامستان: نظرآباد کرج

.

.

مزار مادری مهربان و فراموش نشدنی: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم الله وردی

ولادت: 1323 وفات: 1401/8/8 در سن 78 سالگی

آرامستان: بهشت رضای ابهر

.

زنده یاد: بانو کبریا بختیاری

4 آبانماه 1402، کارت دعوت به ناهار، تالار پذیرایی صدف (میدان ترمینال) ابهر

.

اولین سالگرد درگذشت مادری مهربان و فراموش نشدنی: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم کربلایی الله‌وردی

ولادت: 1323/7/6 وفات: 1401/8/10 در سن 78 سالگی (بیمارستان الغدیر ابهر)

آرامستان: بهشت رضا ـ ابهر

.

.

چهلمین روز درگذشت مادری مهربان و فراموش نشدنی: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم کربلایی الله‌وردی

ولادت: 1323/7/6 وفات: 1401/8/10 در سن 78 سالگی (بیمارستان الغدیر ابهر)

آرامستان: بهشت رضا ـ ابهر

.

زنده یاد: بانو کبریا بختیاری

12 آبانماه 1401، کارت دعوت به ناهار، تالار پذیرایی صدف (میدان ترمینال) ابهر

.

هفتمین روز درگذشت مادری مهربان و فراموش نشدنی: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم کربلایی الله‌وردی

ولادت: 1323/7/6 وفات: 1401/8/10 در سن 78 سالگی (بیمارستان الغدیر ابهر)

آرامستان: بهشت رضا ـ ابهر

.

سومین روز درگذشت مادری مهربان و فراموش نشدنی: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم کربلایی الله‌وردی

ولادت: 1323/7/6 وفات: 1401/8/10 در سن 78 سالگی (بیمارستان الغدیر ابهر)

آرامستان: بهشت رضا ـ ابهر

.

.

مادر: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم کربلایی الله‌وردی

طلوع دل‌انگیز: 1323 غروب غم‌انگیز: 8/8/1401 در ابهر

.

مادر: «کبریا بختیاری» فرزند مرحوم کربلایی الله‌وردی

طلوع دل‌انگیز: 1323 غروب غم‌انگیز: 8/8/1401 در ابهر

.

بوی بهشت می‌دهد، دست دعای مادرم

سجده پس از خدا برم، بر کف پای مادرم

.

پدر و مادر: زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی و زنده یاد کبریا بختیاری

.

بین سالهای 1343 تا 1345، زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

سال 1348 یا 1349، دبیرستان رازی تهران، بالاتر از میدان ونک (شمیران)،

نفر سمت چپ: مرحوم حاج محرمعلی بهرامی

.

سال 1348 یا 1349، دبیرستان رازی تهران، بالاتر از میدان ونک (شمیران)

.

سال 1341، تبریز، زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

سال 1357، آسانسورسازی و پله برقی، نفر وسط زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

سال 1357، آسانسورسازی و پله برقی، زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

سال 1357 ـ حصار قاجار

.

تهران، سافریتکنیک

.

سال 1359 ـ تهران

.

زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی

.

حکم مأموریت حاج محرمعلی بهرامی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران (پلی تکنیک) به دانشکده کشتی‌سازی و صنایع دریایی بندرعباس

.

حکم مأموریت حاج محرمعلی بهرامی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران (پلی تکنیک) به دانشکده کشتی‌سازی و صنایع دریایی بندرعباس

.

کارت شناسایی حاج محرمعلی بهرامی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران، پلی تکنیک تهران

رئیس دانشگاه: محمدحسین سلیمی

.

کارت شناسایی حاج محرمعلی بهرامی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران، پلی تکنیک تهران

رئیس دانشگاه: محمدحسین سلیمی

.

سال 1366 ـ زنده یاد حاج محرمعلی بهرامی با جمعی از همکاران دانشگاه امیرکبیر تهران (پلی تکنیک)

.

.

زنده یاد بانو کبریا بختیاری

.

سال 1357

.

سال 1349، تهران

.

سال 1347 ـ تهران ـ پرویز بهرامی

.

سال 1351 ـ تهران ـ بهروز بهرامی

.

.

.

"همین عکسها در وبلاگ حسین"


برچسب‌ها: پدر و مادر, محرمعلی بهرامی, کبریا بختیاری
 |+| نوشته شده در  شنبه سوم آذر ۱۳۸۶ساعت 18:8  توسط پرویز بهرامی، Bahrami. Parviz  | 
مطالب قدیمی‌تر
  بالا