مردان نبرد ـ پرویز بهرامی
 
 
خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدّس، نوشته‌ی پرویز بهرامی
 

« مرا بخاطر می‌آوری؟! »

به بهانه اعزام نیروها به اردوهای راهیان نور.

نویسنده: پرویز بهرامی

من شاهد رشادت‌ها و جانفشانی‌های رزمندگان هشت سال دفاع مقدّس بوده‌ام.

من گواه ایمان و عشق و شهادت حماسه‌سازان و حادثه آفرینان با غیرت این مرز و بومم.

من شاهد هزاران خاطره از رزم‌آهنینان بریده از دنیایم.

من شاهد شب زنده‌داری و زمزمه‌های یا الله، یا حسین و یا زهراهای انسان‌‌های خاکی ایران زمینم.

من شاهد فتح‌الفتوح پارسایان در نبرد با هواهای نفسانی و خودپرستی‌هایم.

من شاهد شجاعت‌های «حسین وار» دوستان و دست پروردگان مکتب عاشورایم.

من گواه استقامت و پایداری رزمندگان اسلام در مقابل دژخیمان بعثی‌ام.

من شاهد مردانی هستم که برای رسیدن به معشوق خود، از تمام هستی‌شان گذشتند و من شاهد رزم و شهادت سرداران شهیدی همچون: چمران، خرازی، باکری، زین‌الدین، صیاد شیرازی و فهمیده‌هایم.

آیا مرا بخاطر می‌آوری؟!

من سنگرهای به جا مانده از دوران عشقم، بهترین شاهد برای حماسه‌ها و حادثه‌ها...

می‌دانم که دل تو هم برای آن دوران تنگ شده! پس برای تجدید خاطره‌ها به دیارم بیا.... پرویز بهرامی ـ خرداد ماه 1382

 

 

 |+| نوشته شده در  یکشنبه سوم آذر ۱۳۸۷ساعت 12:38  توسط پرویز بهرامی، Bahrami. Parviz  | 
  بالا