مردان نبرد ـ پرویز بهرامی
 
 
خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدّس، نوشته‌ی پرویز بهرامی
 

"پرهيز از اسراف"

راوی خاطره: محمّدرضا فخیمی

بر گرفته از کتاب یاد یاران. نوشته‌ی پرویز بهرامی

جبهه و جنگ خاطرات زيادي از خود بر جاي گذاشته است و بعضي از خاطرات كه معرف پاكي و صداقت سربازان اسلام ميباشد هرگز فراموش شدني نيست.

اگر تاريخ عالم نام سرداران و سربازان اسلام را براي اطلاع و عبرت نسل‌هاي آينده در سينه خود حبس نموده است، بي شك نام "مهدي باكري" نيز در بين اين سرداران عاشق و سپاه اسلام مي‌درخشد.

آخرين روزهاي سال1363 را پشت سر مي‌گذاشتيم. رزمندگان خط شكن لشكر 31 عاشورا در قسمتي از جزيره مجنون ( پد 5 و 6 )، براي عمليات بدر  و نبرد با سربازان بعثي مُهيا بودند. طنين انفجارهاي پي در پي گلوله‌ها و توپها و... هر سكوتي را مي‌شكست و امواج آب‌هاي مجنون را در هم مي‌كوبيد. جنب و جوش خاصّي در رزمندگان اسلام پديد آمده بود.

هركس به فكر عمليات و نتيجه آن بود و شايد كمتر كسي به مسائل متفرقه و ظاهراً كوچك فكر مي‌كرد. ولي كسي هم بود كه براي رضاي خدا از برخي موارد به ظاهر كوچك غافل نباشد.

در اوضاع و احوال آن‌روزها، روزي "سردار شهيد مهدي باكري"(۱) را ديديم كه يك دست لباس بسيجي وصله دار بر تن دارد  و شخصاً مشغول  نظافت عمومي و پاكسازي محوطه مي‌باشد.

در حين جمع آوري زباله‌ها ناگهان متوجّه شديم ديدگان آقا مهدي به بسته‌اي از خُرما اُفتاد كه مقدار زيادي خُرماي سالم در داخل آن وجود داشت. آرام آرام خُرماهاي سالم و تميز را جمع كرده و با خودش زمزمه مي‌نمود.

در زير لب حرف‌هايي مي‌زد... گر چه با او مقداري فاصله داشتيم  ولي از حركاتش استنباط مي‌شد كه از اسراف خُرماها سخت ناراحت است.

برايمان قابل باور نبود كه بالاترين مقام يك لشكر شخصاً اقدام به نظافت عمومي كند و از اسراف مقداري خُرما اينچنين ناراحت باشد و يا ملبّس به لباس وصله‌دار باشد. شايد هزار و يك دليل در اين راز وجود داشت كه هم آواز شدن و يكرنگ شدن با رزمندگان بسيجي و اخلاص و صداقت، جزئي از دلايل انجام اين كارها بود.

اخلاص، پاكي و ساده زيستي  اين سردارخاكي، درس عبرتي است براي همه ما بازماندگان از قافله آن سرداران عزيز...

پی‌نوشت:

۱ـ فرمانده دلاور لشكر عاشورا

 |+| نوشته شده در  یکشنبه سوم آذر ۱۳۸۷ساعت 17:59  توسط پرویز بهرامی، Bahrami. Parviz 
  بالا