مردان نبرد ـ پرویز بهرامی
|
||
خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدّس، نوشتهی پرویز بهرامی |
... خيلي متأسف هستم از اينكه از دوستان شهيدم تا به امروز عقب ماندم و واقعاً صحنه هايي كه امروز نمايش دادند از شهيد خرّازي ، شهيد باكري ، شهيد همّت ، شهيد زين الدين و... حكايت از واماندگي بنده است از دوستان خوشبخت و سرافراز. و يقين دارم كه امروز هم حسين ، مهدي و همّت و همة شهيدان ناظر بر اين جلسه هستند ، چرا كه نيروي زميني سپاه مهد شهدا است... امروز كه بنده افتخار پيدا كردم تا اين امانت (فرماندهي نيروي زميني سپاه) را در دست بگيرم ، نيروي زميني را به خوبي مي شناسم و از خداي متعال درخواست كردم و در اين مجلس هم درخواست مي كنم كه خدايا ! به من توفيق بده وقتي كه از اين دنيا مي روم بتوانم در روي دوستان شهيدم سرم را بلند كنم و بگويم « ما تا آخر ايستاديم » و براي كار دفاع در سپاه هيچ كوتاهي نكرديم...
بخشي از سخنان آسماني سردار شهيد حاج احمد كاظمي
در مراسم معارفه فرماندهي نيروي زميني
( چند ماه قبل از شهادت )
![]() |