مردان نبرد ـ پرویز بهرامی
 
 
خاطرات فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدّس، نوشته‌ی پرویز بهرامی
 

« به نام خدا »

تقدیم به : فرمانده عزیز و مقتدر سیّد عماد آقامیری

                                           و همه حماسه سازان غریب و گمنام کردستان

 

" سیّد عماد آقامیری "

دلاور مردی از نسل غریب کردستان

 

بر گرفته از کتاب کردستان، حماسه همیشه جاوید. نوشته‌ی پرویز بهرامی

اشـاره :

سال 1362 وقتی که برای اولین بار گُذرم به شهرهای کردستان افتاد بر روی چند دیوار جمله ای از شهید دستغیب توجّهم را جلب کرد : « خدمت در زیر آسمان کبود کردستان عبادت است » ، « هیچ خدمتی بالاتر از خدمت در زیر آسمان کبود کردستان نیست ... »

جمله دیگری که بیش از عبارات و جملات دیگر ، همه ما را به تأمّل و تعمّق وا می داشت از فرمایشات  حضرت آیت ا.. خامنه ای رئیس جمهور محترم آنزمان بود که فرموده بودند : « اساسی ترین و خاموشترین جهادها ، جهاد در کردستان سرزمین غریبان است » در آن ایّام دائماً در این فکر بودم که مگر خدمت در کردستان چه ویژگی و برتری هایی بر خدمت در سایر نقاط کشور دارد ؟!  چه مظلومیتی در کردستان وجود دارد که خدمت در آنجا اینهمه مورد تأکید و توجه بزرگان و دلسوزان به نظام مقدّس انقلاب اسلامی است ؟!

آن روزها ، نبرد در کردستان از سخت ترین جنگ ها به شمار می رفت. زیرا تفکیک صف مردم عادی و صف عناصر ضد انقلاب کار آسانی نبود. توطئه های استکبار جهانی ، شرارتهای گروهک ها و غائله آفرینی های برخی از گروههای تجزیه طلب و معاندان مسلّح ، روز به روز گسترش می یافت و همین عامل هرگونه خدمتی را در کردستان با مشکل مواجه می ساخت.

شرایط موجود ، مردان مردی را از اقصی نقاط کشورمان می طلبید که با ایثار جان و مال خود ، بی درنگ به یاری مردم ستمدیده کردستان بشتابند. چرا که اگر کمی دیر تصمیم گرفته می شد خدا می داند که چه بر سر مردم مظلوم کردستان می آمد.

در فراز و نشیب این ماجرا و تثبیت امنیت و آرامش منطقه کردستان ، سرداران شهیدی همچون : « دکتر مصطفی چمران ، سیّد محمّد بروجردی ، علي صياد شيرازي ، احمد كشور ي ، علی اکبر شيرودي ، ناصر كاظمي ، محمود کاوه ، حبیب اله افتخاریان ، آبشناسان ، قاسم نصرالهی و ... » نقش مهمی ایفا نموده و مشقتهای فراوانی را متحمّل شدند و پس از مبارزات سختي نیز جام شهادت را سر کشیده و به سعادت ابدی دست یافتند. ولی امروز هستند کسانی از جنس همان مردان که ادامه ی آن واقعیتند ؛ واقعیتی که در اوج گمنامی و نهایت غُربت در جریان است.

***

شهر « سلطانیه » که روزی مرکز حکمرانی سلطان محمّد خدابنده « اولجایتو » و پایتخت ایران زمین بوده ، همواره برای هر ایرانی و حتّی توریست های خارجی مورد توجه است و گُنبد موجود در آن نیز به عنوان بزرگترين گنبد آجری جهان و به دلیل عظمت و قدمت تاریخی ، روزانه عده کثیری از هموطنان و جهانگردان را به سوی خود می کشاند. امّــا این بار نه عظمت و نه قدمت گُنبد سلطانیه ، که حس غریبی ما را به آن وادی کشاند !

نمی دانــم ! شاید ندایی از شهیدان ، شاید تلنگری که وجدان خفته ی آدمی را برای لحظاتی بیدار کرده باشد و شاید دست تقدیر.

کمی آنطرفتر از همان گنبد ، فرمانده ی بی نشانی از فرماندهان کردستان را یافتیم که در اوج غربت و نهایت گمنامی زندگی می کند. درست مثل نسل غریب کردستان.

آری ! مردان آسمانی را در دیار خاکی ، غُربتی بس عظیم است.

بعداز ظهر روز پنجشنبه هفتم خرداد ماه 1388 بود که برای ملاقات و تهیه یک مستند به دیدار او رهسپار شدیم.

نامش « سیّد حسن » و نام خانوادگی اش « آقامیری » است. در کردستان به نام مستعار « سید عماد » معروف بود. بچه های رزمنده اکنون هم او را با همان نام می شناسند.

سالها در کسوت فرماندهی گردان شهید فرجی کوخان و فرماندهی عملیات سپاه پاسداران بـانـه حماسه ها آفریده است. رزم بی امانش با عناصر پلید ضد انقلاب هنوز زبانزد برادران سپاه و ارتش است. در گرما گرم نبرد و روزهای نا آرام کردستان ، مناطق زیادی از بانه و اطراف آن تحت فرماندهی او از لوث وجود عوامل ضد انقلاب پاکسازی شده است.

بر خلاف ما که جزء فرمانبرهای آن فرمانده مقتدر بودیم ، پیشمرگان کُرد مسلمان بانه بخاطر حُسن اخلاق و احترامی که در دوران جنگ از او بخاطر دارند از صمیم قلب دوستش داشته و خیلی هم به او وفادارند. بهمین جهت هر از چند گاهی بدنبالش می آیند و او را میهمان بر و بچّه های کردستان و اهالی بانه می کنند.

سیّد عماد آقامیری ، سبز پوشی از سپاه است که از سال 86 در کسوت بازنشستگی قرار گرفته لیکن هنوز قلبش به عشق کردستان می تپد. با اینکه یکی از برادرانش ـ سيد سعيد آقامیری ـ خلعت زیبای شهادت را به تن کرده ، خود او نیز بهمراه دو تن از برادرانش ـ سيد ابوالفضل و سيّد حميد ـ شهدای زنده ای هستند که چندین بار به مقام جانبازی دست یافته اند.

سيّد عماد در یکي از مبارزات رویارو با مزدوران فریب خورده ضد انقلاب از ناحیه پا مورد اصابت شش گلوله مستقیم قرار گرفته است که شاید وفادار ترین دوستان زمان جنگ او ، دو گلوله ای باشد که هنوز از پایش جدا نشده اند.

او زخمهای بسیاری از آن دوران به یادگار دارد و بر آن افتخار می کند. امّا انگار بی مهری برخی دوستان ، زخمی بر دلش نهاده که به آساني التیام پذیر نیست !

آن روز ، پس از دق الباب و ورود به منزلش ، او را بسیار ساده زیست و بی آلایش دیدیم. در عین حال خیلی مهربان ، مهمان نواز و سرشار از روحیه بسیجی.

ضمن احوالپرسی و جویا شدن از اوضاع و احوال ، باب سخن را باز نموده و از «فرمانده» خواستیم تا از خاطرات کردستان برایمان بگوید.

فرمانده ، متحیّر بود از اینکه چگونه پس از گذشت سالها همرزمان و دوستانی پیدا می شوند که به دیدارش بروند و....

ذهن فرمانده ، مملو از خاطرات و صحنه های زیبایی از سالهای نبرد در کردستان بود. اگر چه تکرار برخی از آنها برایش تلخ و آزار دهنده بود امــا او گفت و گفت از آنچه باید می گفت ولی در کمال ناباوری هیچ از خود نگفت. فقط و فقط رشادتها و پایمردیهای دوستان شهیدش را بیان کرد. همانهایی که یکرنگی و اخلاصشان را به عینه شاهد بوده است.

او همچنین به همکاری و فداکاری برادران و پیشمرگان کُرد مسلمان و نقش مهم آنان در موفقیت ها و پیروزیهای رزمندگان در کردستان اشاره کرد.

بعد از حدود چهار ساعت که وقت ایشان را گرفتيم بالأخره وقت دیدار ما هم به سر رسید و با یک جمله از سید عماد خداحافظی کردیم :

« اگر چه گُذر زمان همانند آفتی ، خاطرات گذشته را از ذهن آدمی پاک می کند ولی خاطرات حماسه ها و از جان گذشتگی های رزمندگان جبهه و جنگ ، چیزی نیست که به این زودی از ذهنها زدوده شود... »

خــدایــا ! مردم ما چقدر به این گمنامان دفاع مقدّس مدیونند.

در خاتمه از همفکری و همراهی برادران عزیزم : حاج امراله گلمحمّدی بخشدار مرکزی شهرستان ابهر ، مجید مرادی ریاست محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ابهر، احمد ذوالقدر بخشدار سلطانیه ، سعید حاجی خانی از فیلمبرداران و مستند سازان قدیمی جبهه و جنگ و جناب سرهنگ علیرضا مولایی ، سپاسگزاری نموده و توفیق روزافزونشان را از خداوند متعال مسئلت  می نمایم. « اجرشان با خدا » والسلام.

تهیه و تنظیم :  پرویز بهرامی

خرداد 1388

از راست : سیّد ( حسن ) عماد آقامیری ، پرویز بهرامی

پرویز بهرامی

سفرنامه ـ یک     سفرنامه ـ دو     سفرنامه ـ سه     سفرنامه ـ چهار     سفرنامه ـ پنج

دیگر عنـــــاویـــــن :

تصاویر بهروز بهرامی ـ اولین مأموریت، نعمت‌اله عباسی ـ شبیه قرص ماه، ملک محرابی ـ تجلّی وفاداری، سیّد جلال احمدی ـ گزارش رونمایی، فارس‌نیوزـ گزارش رونمایی، قطره ـ همسنگر ـ برای قربانیان حلبچه ـ بسیج، مدرسه عشق ـ میرزا کوچک خان جنگلی ـ تقدس قلم ـ در انتظار یک حادثه ـ در چند قدمی سنگرهای دشمن ـ در رثای سردار شهید احمد کاظمی ـ رؤیای صادقه ـ عبور از دجله ـ پرواز بر فراز کارون ـ مطیع و با وفا ـ با نوای کاروان ـ وقت خداحافظی ـ خدمت کوچکی به رزمندگان ـ مرا بخاطر می‌آوری؟ ـ سری در راه خدا ـ ضد کمین ـ نبرد در ارتفاعات گوشینه ـ او را نشناختم ـ غریبانه ـ به حرمت امام حسین ـ نامه سرلشکر علی شمخانی به... ـ آخرین شناسایی ـ آخرین وداع ـ پرهیز از اسراف ـ تجلّی عاشورا ـ دیدار به قیامت ـ راز انگشتر ـ موقعیت انرژی اتمی ـ نبرد تن به تن ـ وداع غریبانه ـ وقت شناسی دوستانه ـ شبی به درازای یک‌سال ـ رایحه اخلاص ـ سفرنامه کردستان - یک ـ مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان و... ـ امداد غیبی ـ برادران! اینجا کربلاست ـ کمین ـ فاجعه حلبچه ـ مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای دفتر پژوهش و... ـ دست‌نوشته‌ای از شهید حسین علم‌الهدی ـ او حاج همت بود! ـ فرازی از وصیت‌نامه سردار شهید محمّد ابراهیم همّت ـ امیر سپهبد علی صیّاد شیرازی ـ سردار شهید حمید باکری قبل از عملیات والفجر مقدماتی ـ سردار شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشورا ـ سردار جنگل ـ چفیه بر دوشان بسیجی ـ پرویز دشتی، دلیرمردی در کردستان ـ سیّد حسن (عماد) آقامیری، دلاورمردی از نسل غریب کردستان ـ شهید چمران: همانا وقتی شیپور جنگ نواخته می‌شود... ـ همایش تجلیل از خادمین فرهنگ و هنر شهرستان... ـ یاد ایّام ـ تصاویر ماندگار ـ شب شعر و خاطره باران عشق ـ چهره‌های آشنا در سرزمین غریب ـ تصاویری از دوران نوجوانی... ـ مسیح کردستان، کاک محمّد رسول‌زاده ـ پایان مأموریت، پرویز دشتی ـ نبرد در ارتفاعات دوسینه، سیّد عماد آقامیری ـ گزیده‌ای از کتاب کردستان، حماسه همیشه جاوید ـ حماسه خرمشهر ـ یادواره نوجوان شهید محمّدحسین فهمیده ـ سفـرنـامـه‌هـــــا ـ هفته بسیج  ـ بــانــه، دیـار خـاطـره‌هــا ـ رونمایی از کتاب کردستان، سرزمین مجاهدتهای خاموش ـ چهره‌های آشنا در سرزمین غریب ـ گفتگو با پرویز بهرامی ـ حماسه خرمشهر ـ میرزا کوچک خان جنگلی اسوه مقاومت در برابر بیگانگان ـ راوی: پرویز بهرامی ـ پرویز دشتی، صبح صادق ـ پرویز دشتی، جمهوری اسلامی ـ رونمایی از کتاب کردستان، ایران مریوان ـ کاک دارا قادرخان‌زاده ـ در راه خدا، کاک دارا قادرخان‌زاده ـ تنبیه دشمن، کاک عارف رستمی ـ صحنه بیاد ماندنی، کاک توفیق طاهری ـ گزارش تصویری از مراسم گرامیداشت دهه مبارک فجر در مدرسه علامه امینی ـ تصاویر حسین

 |+| نوشته شده در  یکشنبه دهم خرداد ۱۳۸۸ساعت 15:18  توسط پرویز بهرامی، Bahrami. Parviz  | 
  بالا